در حال انجام کارهای مختلف
زمانی که ما مشغول کارهای مختلفی هستیم، تمرکز میکنیم و با تمرکز و دقت کارهایمان را انجام میدهیم. امورمان را پیش میبریم و ایدههایمان را اجرا میکنیم. معمولا انجام یک کار یا ایده طبق روال همیشه پیش میرود. اگر بدانیم چگونه باید پیش رویم، روند خود را بهخوبی دنبال میکنیم و اگر ندانیم، فکر میکنیم، تحقیق میکنیم، سوال میپرسیم، بررسی و تحلیل کرده و اقدام میکنیم تا آن را به نتیجه برسانیم.
لحظات گیج کننده
اما گاهی به لحظاتی میرسیم که هیچ کدام از این کارها و برنامهها درست پیش نمیرود. تمرکز میکنیم اما نتیجهای که میگیریم خوشایند نیست؛ دقت میکنیم اما آنچه باید بشود، نمیشود؛ امورمان درست پیش نمیروند و هرچه میکنیم انگار دستمان را بستهاند تا ایدههایمان اجرایی نشوند و یا کیفیت لازم را نداشته باشند. در چنین مواقعی میگوئیم تلاش بیشتر لازم است! تلاش را بیشتر میکنیم اما باز نتیجه لازم را نمیگیریم و گاهی نتیجهای که بهدست میآوریم حتی بدتر از توقعی است که داریم.
سوال میپرسیم و دغدغه خود را با دیگران مطرح میکنیم؛ راهکارهایشان را بررسی کرده و بهکار میبندیم به امید آنکه روش آنها ما را از این تلاطم و دغدغه نجات دهد. پیش میرویم اما باز ..
لحظات اندوه بار ما
زمان به سرعت میگذرد و باز نتیجه ما را دست از پا دراز تر بهجای اول باز میگرداند. آه! خدای من! چه گیری افتادهایم؟!
چه بساطی شده! هر کاری میکنم نمیشود. تمام تلاشم را کردم، تحقیق کردم، آزمون و خطا کردم اما نمیشود که نمیشود!
عجب!
دستی زیر چانه میگذاریم و از اندوه تمام وجودمان را پر میکنیم. غم دنیا را به دل مهمان میکنیم و تمام وجودمان پر میشود از احساس ناتوانیها و کمبود ارزشمندی خود. اعتماد بهنفسمان مثل یک بهمن که از کوه سرازیر میشود، سقوط میکند و به پایینترین نقطه ممکن میرسد.
مسیری که گذشت سرگذشت بسیاری از ما آدمها در برابر کارها و اجرای ایدههایمان است. اما واقعا با چنین وضعیتی چه باید کرد؟
چگونه میتوان از بند این سقوط خلاص شد؟
سکوت
جدای از اینکه تمام مسیری که رفتهایم لازمه پیشرفت و تلاش در رسیدن به هدفمان بوده، همیشه باید زمانی را تعیین کنیم برای سکوت. سکوت مطلق کمک میکند تا ناخالصیها را پاک کرده و افکار مزاحم و منفی را دور کنیم. بعد از پاک شدن افکار مزاحم و منفی، افکار مثبتی که در لایههای زیرین ذهن ما دفن شدهاند، لایه لایه بالا میآیند و میبینیم که فکر ما باز میشود. چه لحظه زیبایی است وقتی که در آرامش کامل، روش باز کردن گره کار خود را پیدا میکنیم و این لحظه همان است که میگوئیم: چرا از اول به ذهنم نرسیده بود؟!
چقدر چنین لحظاتی را تجربه کردهاید؟
پس برای باز کردن گرههایی که به ظاهر چارهای ندارند، سعی کنیم تا با آگاهی کامل ذهن خود را در سکوت و با حذف افکار مزاحم باز کنیم تا خودمان به جواب برسیم!