خودآگاهی و جایگاه آن در مهندسی زندگی و روابط
میخواهیم ببینیم خودآگاهی چیست و چه جایگاهی در زندگی ما دارد. لزوم داشتن خودآگاهی چیست و چگونه از آن برای پیشرفت و موفقیت در زندگی استفاده کنیم.
خودآگاهی از اصلیترین مهارتهای زندگی هر فردی است و بهعنوان پیش نیاز کسب مهارتهای دیگر به شمار میرود. اما چرا کسب خودآگاهی پیش نیاز ما برای رشد و کسب مهارتهای دیگر است؟
زمانی که ما خودآگاه باشیم، یعنی از خود شناخت داریم و داشتن شناخت از خود، یعنی من میدانم که چه کسی هستم و چه جایگاهی در زندگی دارم. زمانی که من خودآگاه باشم، در داشتن مهارتهای خود اغراق نمیکنم و توهم دانش و مهارت نخواهم داشت. من میدانم چه مهارتهایی را در چه سطحی و با چه مقدار آگاهی از هر کدام در خود دارم و بعد از آن میتوانم برای رشد و پیشرفت خود و مهارتهایم، کسب مهارتهایی که از آنها برخوردار نیستم و تحول زندگی خود اقدام کنم. پس کسب مهارت خودآگاهی اولین قدم من برای شناخت خود و تغییر زندگی و دنیایم خواهد بود و به وسیله آن میتوانم ارتباطهای بهتری هم برقرار کنم. چون کسی که به خودش آگاه باشد، در روابط نیز آگاهانه عمل میکند و زمانی که من بتوانم آگاهانه برخورد کنم، روابط پایدارتر و مؤثرتری هم خواهم داشت. خودآگاهی شبیه نقشه راهی است که به ما کمک می کند سریعتر به موفقیت و رشد برسیم.
به همین منظور پیشنهاد میکنم با من همراه باشید تا با این مهارت بیشتر آشنا شویم تا بتوانیم برای تقویت یا کسب آن اقدام کنیم. پس برویم ببینیم خودآگاهی چیست؟
خودآگاهی چیست و چه زمانی خود آگاه خواهم بود؟
ما بیشتر در مورد ویژگیهای کلی خود از قبیل سن، جنس، نام و شهرت، تحصیلات و امور عمومی خود صحبت میکنیم اما خودآگاهی یعنی آگاهی از سیستم درونی و فکری خود، قوانین و قواعد آن. به تعبیر ساده تر یعنی توانايی شناخت خود و درک نیازها، خواستهها و احساسات خود، نقاط قوت و ضعف، عادتها و باورها و هر جنبه دیگری که در نهایت رفتار ما را شکل میدهد و به ظهور میرساند. در حقیقت خود آگاهی یعنی:
من بدانم که از نظر روانی و عاطفی در چه شرایطی هستم؟
از نظر ظاهری چه ویژگیهایی دارم؟
که هستم و دیگران چه تعریفی از من دارند؟
دوست دارم چگونه باشم و دیگران چگونه من را بشناسند؟
شرایط جسمی من چگونه است؟
تفکر و دیدگاههای من چیست؟
ادراک ها و باورهای من کدامند؟
من به عنوان یک انسان و یک فرد چه مهارت هایی دارم؟
چه نقاط ضعف و قوتی دارم و چگونه زندگی میکنم؟
در اجتماع چه جایگاهی دارم و چگونه عمل می کنم؟
اینها همه مواردی هستند که مجموع جواب به آنها معنای خود آگاهی را به ما میدهد و ما زمانی میتوانیم خودآگاه باشیم، که تمام این سؤالات را پاسخ دهیم.
من و شناخت ویژگیهای درونی و شخصیتی
ویژگیهای جسمی و بدنی ما، اولین بخش از شناسایی خود است که در همه جا مطرح شده است. اما از نظر من، شناخت ویژگیهای روانی و درونی اهمیت بیشتری دارد؛ چون شناخت آن، ما را در توصیف و شناخت ویژگیهای ظاهری یا جسمی و بدنی کمک میکند و به نظر من با شناخت درونی و روانی، خود ظاهری و جسمی را بهتر و نزدیکتر به واقعیت میتوانیم بیان کنیم. خود درونی شخصیتی یعنی تصور و باوری که نسبت به رفتار، تمایلات، احساس و افکار خود دارم (درواقع تصور از موارد کلی که شخصیت من را شکل میدهند). این بخش از آگاهی یک بخش عمومی است، چیزی که دیگران نیز آن را بیان میکنند و به تعبیری خود واقعی است. برای شناخت خود روانی و درونی چند اقدام میتواند مؤثر باشد:
- خود را از جایگاه فرد دیگری (سوم شخص) مثلا یکی از دوستان و یکی از بستگانتان توصیف کنید. (تو … هستی و … سال داری. تحصیلات تو و … رشته را خواندهای … . روابط تو …. است. یک پسر/دختر احساسی و پرتلاش هستی و تمایلات تو … است.
- در برگهای جداگانه از جایگاه اول شخص (خودتان) و نگاه خودتان، خود را توصیف کنید.
- مهمترین و بارز ترین ویژگیهای شخصیتی خود را بیان کنید. ترجیحا بیش از 10 ویژگی را بیان کنید و سپس هر کدام را به ترتیب شماره گذاری کنید. عدد 1 بیان کننده مهمترین و بارزترین ویژگی شما است.
- 5نفر که شما را میشناسند انتخاب کنید و از آنها بخواهید هرکدام 5 مورد از خصوصیات شما را یادداشت کرده یا بیان کنند.
من و شناخت ویژگیهای جسمی و بدنی
ما عموما از ویژگیهای ظاهری و بدنی خاصی برخوردار هستیم که هر کسی در نگاه اول میتواند آنها را بیان کند. هر کدام از این ویژگیها میتوانند مثبت یا منفی (از نگاه خود یا دیگران) باشند. بعضی از آنها ما را با احساسهای خوب همراهی کرده و بعضی ما را به تجربه احساس بد سوق دهند. همچنین بعضی از آنها قابل تغییر و بعضی غیر قابل تغییر هستند. آگاهی از ویژگیهای ظاهری به ما کمک میکند تا بتوانیم ویژگیهای مثبت و منفی ظاهر خود را بشناسیم. پس از آن میتوانیم بررسی کنیم که کدام ویژگیها قابلیت اصلاح و تغییر دارند تا ویژگیهای مثبت خود را بهتر از قبل کنیم و ویژگیهای منفی را تغییر دهیم. همچنین باید بررسی کنیم که پذیرش خود را در کدام ویژگی باید بالا ببریم تا بتوانیم با پذیرش آن، آگاهی بیشتری کسب کرده و عملکرد بهتری داشته باشیم. برای این کار نیازمند دو برگه دیگر خواهد بود:
- فهرستی از مشخصات فیزیکی و ظاهری خود یادداشت کنید.
- بعد از یادداشت موارد خواسته شده، آنها را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم کنید. (برای این کار میتوانید از دوستانتان هم کمک بگیرید تا قضاوتهای مختلف را نسبت به مثبت و منفی بودن آنها بدانید تا ادراک بهتری نسبت به تقسیم بندی خود داشته باشید).