پشتکار و اراده یعنی شوق درونی فرد که وی را به سمت بروز رفتاری مشخص حرکت میدهد.
پشتکار و اراده زیاد در راه رسیدن به هدف است که فرق میان افراد موفق و افراد شکست خورده را مشخص می کند. افراد موفق پشتکار بالایی در راه رسیدن به هدف دارند اما افراد ناموفق، از این شوق درونی بیبهرهاند و زمانی که چنین متغیر مهمی در فرد حضور نداشته باشد، رسیدن به موفقیت تقریبا غیرممکن است. در همین ابتدای مقاله توجه شما را به جملهای معروف از رالف والدو امرسون جلب می کنم:
“اگر اراده کنید و پایداری داشته باشید، بی شک موفق خواهید شد”.
اراده یکی از مهمترین عوامل موفقیت
عواملی زیادی برای رسیدن به موفقیت وجود دارند. یکی از آنها اراده است که بسیار در مسیر موفقیت اهمیت دارد. اراده همراه با پشتکار باعث ایجاد انگیزه بیشتری در فرد خواهد شد تا در مسیر پیشرو گامهای استوارتری بردارد.
همانطور که گفتیم، اراده دارای اهمیت بسیاری است، اما در صورتی که این نیت با عمل همراه شود؛ یعنی زمانی که اراده بدون عمل بماند، تغییری اتفاق نخواهد افتاد. اراده خواست و میل ذاتی برای رسیدن به هدفی مشخص میباشد.به نظر من داشتن اراده میتواند مانع محکمی مقابل سختیها باشد. به این خاطر که اراده محکم به تعریف من، سختی و دشواری نمیشناسد و با پشت سر گذاشتن آنها، فرد به موفقیت و هدفها مورد نظر خواهد رسید.
لذت آنی یا بلندمدت
بخشی از ذهن ما به دنبال راحتی و لذت آنی است و بخشی دیگر خواستار دنبال کردن اهداف و موفق شدن، تلاش کردن و رسیدن به راحتی بلند مدت است. همانطور که مشخص است جای اراده در بخش دوم مغزمان میباشد که به ما کمک میکند با وجود سختیها و موانع و حتی میل به راحتی و لذتهای زودگذر، تن به تحمل کردن دهیم و سختیها را برای رسیدن به هدف به جان بخریم. این همان جایی است که اراده قدرت خود را نمایان میکند.
کنار گذاشتن خوشحالیها و لذتها شاید دشواری زیادی را به همراه داشته باشد که اراده محکم و قوی را میطلبد. اگر خاستههای آنی و زودگذر را دنبال کنیم شاید آینده چندان خوبی نداشته باشیم اما داشتن اراده و تحمل سختی موجب نتیجهای خواهد بود که به پشت سر گذاشتن این سراشیبی میارزد.
مارشملوها
ممکن است قضیه مارشملوها را شنیده باشید که با صبر کردن و تحمل سختی نخوردن مارشملو، در انتهای کار صاحب مارشملوهای بیشتری برای خوردن و لذت بردن میشدیم. پس نتیجه آخر کار دو چندان خواهد بود.
خواستن و همت و اراده، آن قدر مهم است که گفته شده، خواستن، توانستن است، یعنی این که اگر کسی علاقهمند به انجام کاری باشد در مقابل سختیها و مشقتهای آن مقاومت میکند.
گفتن جمله من نمیتوانم باعث تضعیف اراده خواهد شد. اراده ضعیف نمیتواند یاری کننده برای پشت سر گذاشتن سختیهای مسیری که انتهای آن موفقیت است باشد. پس خواستن و داشتن انگیزه و عقیده یا بهتر است بگوییم شناخت تواناییها و استعدادها، عامل مهمی در شکلگیری اراده است که این اراده نکات مثبت زیادی را به دنبال دارد.
سمینار اراده
برای اینکه بدانیم در اراده چه عواملی دخیل هستند توجه شما را به نکتهای آموزشی از یک سمینار بسیار عالی با نام اراده که مدرس آن محمدپیام بهرامپور بود دعوت میکنم. محمدپیام بهرامپور در این سمینار عوامل اراده را در شش لباس قرار داد و میگفت: اگر بخواهید در هر کاری اراده راسخی داشته باشید، مهمترین نکته این است که اجزای اراده را بشناسید چرا که شناخت اجزای آن به شما کمک میکند تا با آگاهی بیشتری اراده را در خود ساختاربندی کنید.
اجزای اراده
شش جزء اراده عبارتند از: چرایی، اراده، مهارتها، فیزیولوژی، محیط و اطرافیان.
زمانی که ما در هر کدام از اینها به جواب نرسیم و سست شویم، اراده ما تضعیف میشود و خود را وا میدهیم. برای شروع یک موفقیت فوقالعاده، مهمترین متغیر ما، داشتن اراده خواهد بود.
چرایی
از چرایی شروع میکنیم. زمانی که ما دلیل رفتار مورد نظری که میخواهیم انجام دهیم یا کار و هدفی که داریم، دلیل آن را ندانیم، احتمال انجام آن بسیار پایین میآید. همه ما میدانیم که اگر میخواهیم موفقیتی رضایتمندانه به دست آوریم، باید ابتدا دلیل آن را بدانیم و تا چرایی آن برای ما روشن نباشد، منطقی نیست که در آن کار یا رفتار، بخواهیم تمام تلاش خود را هزینه کنیم.
اراده
مورد بعدی خود اراده است. اگر ارادهای برای اراده کردن نداشته باشیم، چگونه میخواهیم اجزای دیگر را برای خود بسازیم و درونی کنیم؟ خود اراده یک عامل و جزء بسیار مهم است که به این مسیر ساختار و ماهیت میدهد.
مهارتها
مهارتها مورد و جزء بعدی است که بسیار هم اهمیت دارد. من برای داشتن یک اراده راسخ باید مهارتهای آن را نیز داشته باشم. مهارتهایی که من را کمک میکند تا بتوانم اراده داشته باشم، آن را به کار گیرم و به کمک آن در مسیر اهدافم در حرکت باشم.
فیزیولوژی
یکی دیگر از اجزایی که بسیار اهمیت دارد فیزیولوژی است. زمانی که من سبک زندگی درستی نداشته باشم، تغذیه مناسب نداشته باشم، بدن سالمی نداشته باشم و در کل ساختار فیزیولوژیکی بدن و مغز من با آسیب روبرو باشد، قدرت اراده من پایین میآید. برای اینکه بتوانیم قدرت اراده را بیشتر کنیم باید تغذیه مناسبی داشته باشیم. همچنین خواب مناسب و خوب به بهبود سیستم سلامتی بدن ما کمک میکند و ورزش قدرت آن را برای سلامتی و حرکت رو به جلو قوت میبخشد.
محیط
محیط پنجمین جزء اراده است. زندگی در محیطی مناسب، همان است که باعث میشود ما بتوانیم زندگی بهتری داشته باشیم و زمانی که فرد زندگی بهتر و شرایط بهتر و بدون آسیبی را تجربه میکند، قدرت اراده او نیز افزایش مییابد. پس برای تقویت قدرت اراده ساختن یک محیط سالم یا حضور در محیطی سالم بسیار اهمیت دارد و یکی از آیتم های مهم در این مسیر محسوب میشود.
اطرافیان
ششمین جزء اراده اطرافیان است. جیم ران میگوید: شما هیچ گاه و در هیچ چیزی از پنج نفر اطراف خود بیشتر نخواهید شد. مثلهای گوناگون دینی و تاریخی بسیاری هم در این مورد داریم. مثل اینکه میگوید: کمال همنشین در من اثر کرد. منظور همان است که اطرافیان ما چقدر بر ضعف یا قدرت اراده ما تأثیر گذار هستند و زمانی که من افراد اطراف خود را آگاهانه و هوشمندانه انتخاب نکنم، یکی از اجزای مهم اراده و در واقع موفقیت و پیشرفت را از دست خواهم داد.