ماه رمضان، ماه آمرزش، رحمت و خودسازی است
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: ماه رمضان ماه برکت، آمرزش و رحمت است[1]. رهبر معظم انقلاب نیز ماه رمضان را، ماه بیداری، هوشیاری، عبادت و خودسازی میدانند. ایشان در خطبههای نماز عید فطر سال 1380 فرموده بودند: مهمترین درس ماه رمضان، خودسازی است. اولین و مهمترین قدم خودسازی هم این است که انسان به خود و اخلاق و رفتارش با نظر انتقادی نگاه کند. ایشان میفرمایند: ما باید خود را بنده خدا بدانیم، در مقابل بقیه بندگان خداوند خود را موظف به همراهی، احسان، نیکی و رعایت انصاف بدانیم؛ آنگاه باران رحمت و فضل خدا بر سر ما خواهد بارید و برکات خود را بر ما نازل خواهد کرد.
شاه کلیدهای ماه رمضان
سه شاه کلید مهم در این ماه عزیز وجود دارد: “روزه، قرآن و عا”.
1- روزه: اینطور میتوان بیان کرد که هدف از روزه رسیدن به کمال انسانی است اما چگونه؟ با پاکسازی از پلیدیها و تقویت اراده آماده میشویم برای کسب کمالات و رستگاری.
اجازه دهید ابتدا با مثالی ساده آغاز کنم. زمانی که ما میخواهیم استحمام کنیم، لباسهای خود را از تن در میآوریم. زمان مناسبی را برای استحمام انتخاب میکنیم برای اینکه بهتر به پاکیزگی بدن برسیم. اگر خسته باشیم، با بی حوصلگی به حمام میرویم و در نتیجه حال خوبی نداریم و با بی حوصلگی استحمام میکنیم که شاید مثل زمانی که شاداب باشیم، به نظافت خود رسیدگی نکنیم. یا زمانی که تازه غذا خوردهایم و شکممان پر است، معمولا به حمام نمیرویم چون بازهم احساس خوبی نخواهیم داشت و چه بسا آسیبهایی نیز به دنبال داشته باشد.
اولین کلماتی که برای فواید ماه رمضان به کار بردیم، بیداری و هوشیاری بود. زمانی که خودمان را از هرچیزی پر کرده باشیم، باید زمانی برای تخلیه خود و سبک شدن بگذاریم تا بتوانیم به امور دیگر رسیدگی کنیم اما در این ماه که خداوند وجودش را بر ما ارزانی داشته، شاید یکی از حکمتهای امساک، سبک شدن و سبک ماندن باشد تا بتوانیم هوشیار باشیم و آسودهتر به اعمال و رفتارهایمان فکر کنیم. اما آیا این به تنهایی کافی است؟
قدرت تمرکز و توجه به منشأ هستی
فکر میکنم هر کدام از ما به قدرت تمرکز و توجه آگاه باشیم. زمانی که ذهنمان شلوغ باشد، توانایی تمرکز روی نکات و امور برایمان سخت میشود و شاهد این مسئله زمانی است که با فکری آسوده، به بررسی امور و راه حلهای مسائلمان میپردازیم و قطعا در مقایسه این دو وضعیت، وضعیت دوم نتیجه بهتری به همراه خواهد داشت.
2- قرآن: هدف از خواندن قرآن باید رسیدن به سطح عمیقتری از شناخت و معرفت باشد و خواندن قرآن در ابتدا، مقدمهای است برای یک حرکت مبارک و مؤثر در جهت ساخته شدن انسان کامل[2]. خداوند از انسان خواسته که قرآن را بخواند و همچنین به دستوراتی که در آن به عنوان برنامه زندگی و سعادت بیان کرده، نظر داشته و عمل نماید. ماه رمضان، ماه نزول قرآن است و این امر نیز اهمیت قرآن را در کنار روزه به ما میفهماند.
3- دعا: اما برسیم به شاه کلید سوم که دعا است. دعا مغز عبادت است و خداوند در آیه 186 سوره بقره اینگونه بیان فرموده: “و چون بندگان من از تو پرسند، من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت میکنم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که (به سعادت) راه یابند. این آیه نیز گواه بر اهمیت دعا است و چه زمانی اجابت نزدیکتر از اینکه ما به پاکسازی خود مشغول باشیم، با خواندن قرآن به سمت شناخت و معرفت و عمل به دستورات الهی بشتابیم و در عبادت خود با دعا، از خداوند طلب اجابت کنیم تا ایشان لطف خود را بر ما سرازیر کنند.
عبادت برای آسودگی و آرامش انسانهاست
عبادت همان موهبتی است که با آن میتوانیم ذهن و فکر و روان خود را آسوده کنیم و به سبکی و آرامش برسیم تا بتوانیم در مرحله بعد، با توسل و توکل برای خودسازی قدم برداریم.
من اینطور فکر میکنم که یکی از دلایل روزه داری این است که فکر و ذکرمان را از بیرون، به درون متمرکز کنیم و به بررسی و تحلیل اعمالی که انجام دادهایم بپردازیم. در خوردن، دیدن، شنیدن و هرچیزی که باعث عدم تمرکز ما میشود امساک کرده و با توجه به ساحت خداوند تعالی و عبادت ایشان این هدف ممکن خواهد شد.
ماه رمضان انسان را به اوج میبرد
قرآن کریم و دعا در کنار پاکسازی خود که روزه گرفتن آن را به همراه دارد، انسان را با شگفتی به اوج میبرند. البته باید عرض کنم که خواندن و خواستن دو چیز متفاوت است. خواندن مثل نسیمی است که گذراست اما اصل خواستن، مبتنی بر پذیرش، اقرار به عجز و ناتوانی در برابر خداوند و کنار گذاشتن منیّت است و روزه داری، ما را به نقطهای میرساند که پذیرش گناهان و اظهار به نیاز به او ، راحتتر به وقوع بپیوندد چراکه وقتی روزه میگیریم، همانا تسلیم امر و دستور پروردگار شدهایم و سعی میکنیم تا از آلودگیها فاصله بگیریم. همچنین زمانی که از آلودگیها فاصله میگیریم، بیشتر متوجه اعمال و رفتارهای خود میشویم و آسوده تر و با ذهنی آرام و باز تر میتوانیم آنها را تحلیل کنیم و درست را از اشتباه جدا کنیم.
نقش ماه رمضان در شکل گیری سبک زندگی اهل بیتی
اما نقش این ماه در شکل گیری سبک زندگی اهل بیتی و تحکیم روابط خانوادگی و اجتماعی چیست؟
ما وقتی میخواهیم کاری انجام دهیم، پیش از آنکه یادگرفته باشیم که چگونه باید انجام شود، مطالعه میکنیم، تحقیق میکنیم، تمرین میکنیم و آزمون و خطاهای منحصر به فرد خودمان را عموما تجربه میکنیم. در مورد عنوان بحث، مشخصا بهترین معلمان ما در زندگی و خصوصا در ماه خدا، اهل بیت علیهم السلام هستند. با نگاه به خصوصیات و سبک زندگی ایشان که بهترین عبادت کنندگان و پویندگان راه حق هستند، مطالعه و تمرین راه و رسم ایشان و در نهایت عمل به فرمودههایشان، میتوانیم بسیار مطمئن و بدون خطا این راه بندگی و تکامل را طی کنیم.
زمانی که اهل بیت علیهم السلام را الگوی زندگی قرار دهیم با پشتوانهای مستحکم پیش خواهیم رفت و قطعا کسی که چنین پشتوانه مقتدری دارد، بهترین نتیجه را میتواند کسب کند. اما اینها چگونه بر تحکیم روابط خانوادگی و اجتماعی اثر گذار خواهند بود؟
نقش ماه رمضان بر تحکیم روابط خانوادگی و اجتماعی
نوع تربیت، مهمترین عامل بروز رفتار است. زمانی تربیت ما مؤثر واقع خواهد شد(چه تربیت فرزندان و چه تربیت خانواده، دوستان و جامعه) که ابتدا خودمان مسیر را طی کنیم و این پیمودن مسیر، با داشتن یک یا چند همراه لذت بخش تر خواهد بود و باید تأکید داشته باشم که بر اساس تحقیقات بسیاری بیان شده که اثر جمعی، نتیجه بهتری به همراه خواهد داشت. زمانی که هر کدام از اعضای خانواده، مسیری که پیش از این بیان کردیم را بررسی کنند و در راه درست با هوشمندی قدم بردارند میتوانند در تشویق برای پیمودن این راه و تکامل یکدیگر نقش داشته باشند و این نقش داشتن در تکامل یکدیگر باعث تحکیم روابط خواهد شد.
از منظری دیگر که بنگریم، زمانی که آسودگی و آرامش را تجربه میکنیم، رفتار متفاوتی از خود بروز میدهیم و در مقایسه با زمانی که ذهن شلوغی داریم و از پلیدی سرازیر شدهایم، رفتار خداپسندانهتری خواهیم داشت. زمانی که مشغول قرائت قرآن و درس گرفتن از آن هستیم و برای اجرای برنامههای زندگی و رفتاری که به ما عطا شدهاند قدم برمیداریم، رفتاری رشدیافتهتر خواهیم داشت. وقتی به عبادت مشغول میشویم و اظهار عجز و ناتوانی به خداوند میکنیم، دلمان رئوف میشود و اینها قطعا رفتار ما را با اطرافیانمان تحت تأثیر قرار میدهد. زمانی که بیشتر پیش رویم، میتوانیم همین نقش را در جامعه ایفا کنیم؛ و بازهم در نتیجه پیمودن این مسیر، با جامعهای متعادلتر، رئوفتر و رشد یافتهتر روبرو گشته و این موارد عامل استحکام روابط اجتماعی ما خواهند شد. این همان چیزی است که در نهایت برای پیشرفت و موفقیتمان نیاز داریم.
جامعهای که با استحکام روابط بین فردی و جمعی، به سمت تعالی پیش رود و انسانها را در مسیر تکامل قرار دهد.
[1] تفسیر نمونه، ج1، ص635.
[2] خبرگزاری بین المللی قرآن، خبر 1176872.