09369632995

info@mehremosbat.com

دنیای دیروز در مقابل انسان امروز

گریزی به مقاله قبلی

خب در مقاله قبل گفتیم که برای رسیدن به جواب چرا‌ها، لازم است تا چگونه بهتر زندگی کردن و تبدیل دنیا به جایی بهتر برای زندگی کردن خود و دیگران را مد نظر قرار دهیم. اما در این مقاله می‌خواهم به تفاوت نسل امروز و گذشته اشاره‌ای کنم. فکر می‌کنم بهتر زندگی کردن در گذشته از پیچیدگی کمتری برخوردار بوده و در نتیجه نسل قدیم ما، چرا‌های خود را بیشتر پاسخ می‌دادند. این واقعیتی است که ناآگاهی ما و عدم کسب مهارت‌های زندگی و متناسب با ساختارهای شخصیتی، فرهنگی و اجتماعی خود در دنیای مدرن، باعث آن شده است.

 

سنین جوانی و فشار ذهنی و روانی

امروزه افرادی که در سنین جوانی هستند، فشار زیادی را روی خود احساس می‌کنند؛ خصوصا زمانی که خود را در مقایسه با نسل قبلی قرار می‌دهند. در زمان‌های گذشته، موفقیت در توانایی مدیریت یک خانواده و داشتن زندگی راحت خلاصه می‌شد و از این نظر زندگی بسیار راحت و آسوده‌تر بود و به نسبت زیاده خواهی امروزی وجود نداشت. جوان‌های امروز، موفقیت را در یافتن شغلی مناسب و پردرآمد، بلافاصله بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه می‌دانند. البته این افراد، زندگی در کنار دوستان خود و در خانه‌ای مجردی را نیز امتیازی مهم برای موفقیت خود قلمداد می‌کنند.

 

زمان قدیم چگونه بود؟

در زمان‌های قدیم کار بین ساعات ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر و داشتن زندگی عادی و راحت، به معنای موفقیت در شغل بود اما امروزه دیگر هر کسی که از ساعت ۹ تا ۵ بعد از ظهر، در اداره و یا شرکت مشغول به کار باشد، موفق نیست. از نظر جوانان، موفقیت بسیاری از افراد، تنها با یک پیج پرفروش یا پر تبلیغات در فضای مجازی، یا داشتن یک وبسایت با فروش و تبلیغات بالا و یا داشتن شغلی آزاد و پردرآمد مقدور خواهد بود.

در تعیین اهداف نیز نسل گذشته و امروز با یکدیگر تفاوت‌های بسیاری دارند. نسل‌های قدیمی‌تر برای داشتن خانه، ماشین و مسائل مادی برای پیشرفت خانواده و تأمین نیازها و آینده فرزندان کار می‌کردند، درحالی‌که افراد نسل جدید به‌جای پول، خوشبختی و به جای مسائل مادی، تجربه را انتخاب می‌کنند که البته این تجربه و خوشبختی تنها با داشتن امتیازات مادی از جانب خانواده و خوردن، خوابیدن و تفریح کردن برای‌شان ممکن می‌شود؛ شاید به‌خاطر اینکه ما شاهد زندگی‌های نسل قدیم که به ظاهر خسته کننده و پرتنش تفسیرشان می‌کنیم، بوده‌ایم. در واقع جوان‌های این نسل، به دنبال عشق خود می‌روند و کار آن‌ها جزئی کوچک از زندگی آن‌ها محسوب می‌شود.

 

معکوس گذشته

البته این موارد برای بعضی افراد صدق می‌کند. برخی دیگر کاملا از آن طرف بوم افتاده‌اند و هدف‌شان بیش از گذشتگان به افزایش سرمایه است و به همین منظور، روز را تماما به کار مشغول می‌شوند و توجه به خود و خانواده را کاملا فراموش کرده‌اند. برای آن‌ها درآمد بیشتر به معنی رسیدن به جایگاه بالاتر است و جایگاه بالاتر یعنی زندگی بهتر؛ حتی اگر به واسطه نابود کردن غرایز خود باشد. من به شخصه همیشه روی اینکه انسان نیازمند تفریح است تأکید داشته‌ام، گرچه مدت‌ها خودم نیز با ناآگاهی، همین روش را پیش گرفته بودم؛ اما امروز که در حال نوشتن این کتاب هستم، برای خود موقعیتی را ساخته‌ام که رشد خود، خانواده‌، تفریح و سلامتی‌ برایم از اهمیت زیادی برخوردار است. بر اساس نظریه تئوری انتخاب ویلیام گلاسر، نیازهای اساسی انسان عبارتند از نیاز به بقا، عشق و احساس تعلق، قدرت (موفقیت، ارزشمندی شخصی، شهرت)، آزادی و خودمختاری و تفریح؛ و بر این اساس ما باید همواره به گونه‌ای رفتار و انتخاب کنیم که به بهترین نحو نیازهای‌مان را برآورده سازیم.

 

سبک زندگی خانواده امروز

دنیای امروز سبک زندگی خانوادگی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. خانه و خانواده که مکانی برای بازیافت انرژی بود، امروز کارکرد خود را از دست داده است. افراد خانواده غرق فضاهای مجازی شده‌اند و کمتر به فکر تعامل با یکدیگر هستند. افراد بیش از آنکه در خانواده صمیمیت را دنبال کنند، به جمع دوستان و همکاران پناه برده‌اند و این سبک زندگی حاصل دنیای مدرن امروز است. سبک زندگی فست فودی همان چیزی است که خانواده‌ها را درگیر کرده است. ما دیگر فرصتی برای کنار هم بودن و بر سر یک سفره غذا خوردن را نداریم، هرکدام‌مان به‌طور جداگانه یا تنها برای یک وعده غذا در محیط خانه حاضر می‌شویم. بعضی افراد هم کاملا زندگی با خانواده را ترک کرده‌اند و به زندگی مجردی یا مهاجرت پناه برده‌اند و دیگر آن اتحاد گذشته در آن‌ها دیده نمی‌شود.

 

افراد موفق از دنیای مدرن دورند

حال در این وضعیت و با این وابستگی‌های مدرن، توقع داریم که بهترین زندگی را داشته باشیم، همه چیز بر وفق مراد باشد و به بهترین موفقیت‌ها دست پیدا کنیم. موفقیت‌های فست فودی و بدون ساختاری که برای خیلی از افراد، آینده روشنی را رقم نمی‌زنند (اگرچه ممکن است مدت محدودی او را تأمین کنند) و نهایتا موفقیت سطحی و کوتاه مدتی را برای فرد خواهند داشت. بسیار جالب است که وقتی زندگی افراد موفق را بررسی کنیم، وابستگی‌های مدرن را در زندگی آن‌ها به ندرت پیدا می‌کنیم. افراد موفق کارمندهای زیادی دارند که آن‌ها را به دنیای مدرن وصل می‌کنند اما تقریبا خودشان فقط درحال پیشرفت هستند و اسیر این وابستگی‌ها نمی‌شوند.

فهرست مطالب

آخرین محتواهای منتشر شده در مهر مثبت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *